لوگوی وب پایین است
لی لی لی لی مرغ همیشه زیبای من...

آفرینش خدا

هرچی دلت بخواد...اینک مریم آفرینش میاید با کلی امکانات و مطالب جالب بله

سلام

بعد از مدتی طولانی اومدم اما غم بزرگی تو دلم نشسته 

 قضیه اش مفصله باید از اینجا شروع کنم که...

.

.

.

.

.

.

.

.

هی ی ی ی ی ی ی ی ی لولود و لی لی لی لی هم رفتند مسافرتمرغ


می پرسید   کی ...؟ کجا ...؟

خب دیدیم سردشون شده گفتیم باید فکری به حالشون بکنیم توی این سرما آخر می دونید چرا؟

مادربزرگم درسال های گذشته یکی از مرغ هاش به خاطرسرما چوب شد.


خب چرا عاقل کند کاری که بعد بخورد پشیمانی

ولی متاسفانه برای من برعکس شد دقیقا


من هم تصمیم گرفتم اونها رو بفرستم مسافرت و عکس العملشونو ببینم

برای همین با هم راهی شدیم به سوی خوابگاه زمستانی مرغ های دایی اسماعیلم!!!


لولود:ما توی این جعبه ی کوچیک داریم له میشیم مریم جون...آخ کله ام

لی لی لی لی عصبانی:اه...لولود... برو اونورتر اگه این همه چاق نمیشدی الان مزاحم من نبودی...

لولود:به نظر تو اونا چه ریختی ان؟

لی لی لی لی:حالا هر شکلی...مهم شوهره...

لولود:مگه اونجا چندتا شوهره؟

لی لی لی لی:هی ی ی یکم یواش تر برو...چمیدونم لولود


مثلا دلم میخواست با آب و تاب فراوان اینو براتون بنویسم و کشش بدم

رسیدیم صحرای دایی اسماعیل!!

و خانم ها و آقایون بیرون اومدند و مشغول نهار خوردن شدند!!

من جعبه ی لولود و لی لی لی لی رو گذاشتمش رو زمین...

مرغام

لولود با ترس فراوان:ها.....ای وای دشوییم اومد بهتره بریم خونمون

لی لی لی لی:وااااااااااااااای اونا چقدر شبیهه ماان...

لولود با حسرت:من تا حالا دوست نداشتم...

لی لی لی لی :کی می خواد حالا با اینا دوست بشه اوووووووووووووووووووه

لولود:استرس همه ی بدن مرا فراگرفته است...

لی لی لی لی:ادبیاتت قوی بوده ما نمیدونستیم؟

لولود با کمی خنده:شانسکی اومد تو دهنم...

جوجه

لی لی لی لی:من رفتم جلو برای آشنایی با آقایون

لولود:من هم یواش پشت سرت میام...

لی لی لی لی با تعجب زیاد:وااااای لولود چقدر دونه...!!

لولود با حرص:بدو تا تموم نکردن اینا...همش ماله منه...

لی لی لی لی که داشت قلبش میومد در دهنش از ترس:لولود این کیه داره به طرفم میاد...!!...مثل اینکه خیلی عصبانیه؟!؟

کاکلی:فک کردی میتونی خودتو تو دلشون جا کنی لی لی لی لی؟

مرغام

منو باش می خواستم باحال ترش کنم اینطوری شد

لی لی لی لی

 

 

مرغ

این زمانی هست که لولود و لی لی لی لی از وحشت خانم ها و آقایون کنار رفته اند...

 

مرغام

حنایی خانم:ببیییییییییییین یه قدم دیگه بزاری مغزتو ترکوندم

 

مرغام

گیروو خانم با حالتی متکبرانه:تو فک کردی خیلی خوشگلی نانازی؟

لی لی لی لی نمیخواد کم بیاره:میزنم تو مخت پرات دران مشششکی

مرغام

گیررو خانم با تعجب:هکی...چی شد ضایع شدی؟

لی لی لی لی :نخیر... حوصله ی قیافتو نداااارم... ایش 

مرغام

گیررو خانم با کمال تعجب:به به چیششششششششششششم روشن اومدی طرفداری خوشگل؟

لولود با چشم غره حسابی:بی ریخت... آبجیمو ول کن

لی لی لی لی:ببین آبجی لولودم هیکلی داره اندازه فیل ...یهو پاشو که روت گذاشت چییییییی؟ نیستی...

چه مرگتونه؟

 

مرغام

خروس قرمزی جوان شماره 1:آی ی ی ی چته ؟چشات دراومده از کاسه خوشگل دیدی؟

گیررو خانم از وحشت:ببخشید آقایم

لولود :هااااااااااااااااااااااااااااان چیه ؟موش شدی 

گیررو در حال ترکیدن:میکشمت خوشششششششگل

لی لی لی لی با خوشحالی:به به به شووهر به این میگن چه با وفااااااااااااا

خروس قرمزی جوان شماره 1:چاکرتم مخلصتم عزیزم امست چیه؟

لی لی لی لی :لی لی لی لی ام

خروس قرمزی جوان شماره 1:به به به مرام اسمتم کی بیام خاستگاری؟

لی لی لی لی:شب باید فکرامو بکنم...

مرغام

لولود که تعجب کرده بود:لی لی لی لی این واقعا شووهره؟

لی لی لی لی:دوتا دیگه هم هستن حالا...باید ببینم کدوم باوفاترن...

لولود:چه پااااااااااهااااااایی؟؟؟

مرغام

خروس باغیرت:چه زیبا ان چه جذااااااااااااااااب ان چه ملنگ چه قشنگ

خروس باغیرت:اون چاقالوی بامزه ی کاکلی پر از پر رو ببین هه هه هه

کاکلی با خودش:فک کرده میتونه نظر باغیرتو  جلب کنه...عمرا...من خوشگلترینم نمی زارم ازم بگیریش

مرغام

لی لی لی لی:لولود بازم سروکله اش پیداشد لولود...

لولود:بریم این الان آتیشش خیلی پره

لی لی لی لی:کجا الان؟...یعنی میخوای فرار کنیم؟

لولود:تو راه بهتری داری؟ این الان اونقدر عصبانیه که با یه نکش درجا ما رو به ملکوت اعلاء میبره...

گیررو خانم عصبانی:مییییییییییییییییییییییکشمتون...

 

مرغام

گیررو خانم که داره میترکه:چیشاتو از کاسش بیرون میارم خوشگل

لولود بیچاره:لی لی لی لی بدو گاومون زایید

لی لی لی لی:بریم اونجا...آره اونجا خوبه

مرغام

لولود با کمی اضطراب:آبجی لی لی فکنم گممون کردش

لی لی لی لی:آره دارم میبینمش خروس باغیرت الان زد تو مخش

لی لی لی لی: چشاتم که بابا قوری میبینه لولود

لولود:چطور آبجی؟ آهااااان... خب پرا نمیزارن درست ببینم آبجی

مرغام

لی لی لی لی:فدات شم این عکس گرفتنات تموم نشد؟

مریم جون با خنده:دیگه تموم شد مرغک من

لی لی لی لی بدرود

 

 

 


ادامه مطلب

[ دو شنبه 8 دی 1393برچسب:,

] [ 7 بعد از ظهر ] [ مریم آفرینش ]

[ ]

سلام به دوستان آفرینشیlove

چطورید خوبید در سلامتی کامل به سر میبرید هووووووو

بعد از مدتی اومدم...l

یه چیزی که باید زودتر بهتون میگفتم رو الان میگم...

که دارم دیر بهتون میگم ببخشید

راستش مطلب خونه ی جدید آبجیم رو که خوندید؟

به خاطر اینکه ما  پایین خونمونو درست کردیم ...خب اون موقع شلم شولوایی بود...

اگه ببینی چه خبر بود. 

برو  و بیایی بود یکی اینور میرفت یکی اونور

یکی یه چیزی رو اینور میزاشت یکی اونور

کارگرها رو میگم

افغانی هم داشتیم...

خب متاسفانه در اون زمان لی لی لی لی پرهای کله اش کثیف شد 

برای همیشه...

عکس هم ندارم که بهتون نشون بدم

خلاصه...

این وضع منو ناراحت و غصه دار کرده است

لولود هم کم ضربه ای ندید بیچاره

کاکلاش شده مثل سنگ(به هم چسبیده)...

فقط این نیست... چیزی که باعث دلتنگیم شده دوری از اونهاست!!

الان میگید دوری از مرغاش چرا؟

خب الان میگم...

بگم...

باشه میگم

صاحبشون دوتا شده!!

چون پایین هستند و آبجیم هم پایین زندگی میکنه 

صاحبشون در واقع آبجیمه...

من بهشون دسترسی ندارم

 

 

[ یک شنبه 6 مهر 1393برچسب:پرهای کثیف لی لی لی لی,

] [ 10 قبل از ظهر ] [ مریم آفرینش ]

[ ]

مرغام

خخخخخب... لولود و لی لی لی لی روبرده بودم صحرا که تا چشمشون به سبزه ها افتاد شروع کردن به گشتن و خوردن...

لولود:واااای چقدر اینجا جای قشنگیه  ولی چقدر خار و خاشاک اینجاست؟Emoticon

مریم:آره چاقالوی من"اینجا زیباست وسبزه داره...Emoticon

مرغام

لی لی لی لی:میگم لولود اینجا چقدر قشنگه ها... مخصوصا که خوردنی برای دوتامون فراوونه...Emoticon

لولود :امن نم نمون نم نمون نم...هان چی گفتی؟Emoticon

مرغام

 

لی لی لی لی:واااای لولود خدای من دارم چی میبینم یه دسته یونجه ی خوشمزه!!!Emoticon

لولود:کو کجاس بریم ترتیبشوبدیم تا یکیدیگه نخوردتش...Emoticon

مریم:لولود که حاضره...

مرغام

لی لی لی لی:لولود بایداز این طرف بریم اهههههههههه چقدر اینجا تیغ داره ...دارم میبینمشEmoticon

لولود:یونجه کو یونجه کوEmoticon

مرغام

 لی لی لی لی:اوا...پس یونجه کو همین جا بود که وا؟Emoticon

لولود:ماروسرکار گذاشتی خواهر... لابد چشات آلبالوگیلاس چیده"آخ دلم داره ضعف میره؟Emoticon

 مریم:بدو بیایید اینجا خوشگلای من...

مرغام

مرغام

لی لی لی لی:دهه...پس تو دستای تو هستن تو کی چیدیشون شفته؟

لولود:وا تو دستای تو چیکار میکنن بده بخوریم از گشنگی مردیم...

مریم:ماییم دیگه چیدیم تا نفهمیدید چه یونجه ای ...حتما خیلی دلتون میخواد بخورید هان...

لولود:این که سوال نداره بده بخوریم بده بخوریم

(قابل توجه شما عزیزان میرسانم که لولود در برابر گذشته بیشتر چاق شده است)

 

 

[ پنج شنبه 21 خرداد 1393برچسب:,

] [ 9 بعد از ظهر ] [ مریم آفرینش ]

[ ]

راستی من دو تا مرغ دارم به اسم های لولود و لی لی لی لیEmoticon

 

از زاویه های مختلف هر کدوم دوس داشتن از زوایای مختلف ازشون عکس بگیرمEmoticon

میخواین ببینیدشون

لی لی لی لی

 

من شوهر میخوام کسی شوهر خوشتیپ سراغ نداره؟

مریم:بیچاره لولود چقدر صبوره


 

http://uplod.ir/g5mvu7c9vftj/P1030034.mpeg.htm

این آدرس کلیپ از لولود و لی لی لی لی هستش برید حالشو ببرید...

 


ادامه مطلب

[ شنبه 25 بهمن 1392برچسب:,

] [ 11 بعد از ظهر ] [ مریم آفرینش ]

[ ]